نگاهی به رمان هومان؛ پادآرمانشهری نوجوانانه
به گزارش وبلاگ ویکی، سرویس کودک و نوجوان خبرنگاران (ایبنا)- علیرضا ملوندی، روزنامه نگار: یکی از گونه هایی که جایش در قفسه کتاب های کتاب فروشی ها یا خالی است یا خیلی کم، رمان نوجوان ایرانی است. خیلی از نویسندگان ترجیح می دهند برای بزرگ ترها بنویسند و دسته کمتری هم به سراغ مخاطب کودک و نونهال رفته اند؛ اما تعداد نویسندگانی که برای نوجوانان می نویسند و می دانند چطور بنویسند که نه خیلی بچگانه باشد که نوجوان از آن دوره عبور نموده است و نه خیلی بزرگانه که مخاطبش، ذوق خواندن کتاب را از دست بدهد، کم است.

کتاب های نوجوانی که در بازار می بینیم عمدتا ترجمه کتاب های خارجی اند و کمتر اثری از رمان های ایرانی مخصوص نوجوان در کتاب فروشی ها می توانید پیدا کنید. انتشارات سوره مهر چندسالی است با راه اندازی واحد مهرک که همان واحد کودک و نوجوانش است کوشش نموده در زمینه فراوری کتاب ایرانی برای بچه ها و خصوصا نوجوانان قدمی بردارد و به تازگی هم رمان نوجوان هومان را منتشر نموده است.
هومان داستانی تخیلی اسطوره ای است که محمد نصراوی آن را نوشته و زندگی نوجوانی به نام هومان در ناکجاآبادی به نام نیهیپ در زمان نامعلومی را برایمان روایت می نماید. مردم نیهیپ از وقتی که یادشان می آید برای حاکم ستمگر شهر یعنی شداد مشغول بیگاری هستند تا برایش لوخوریا را که کسی نمی داند چیست و چه زمانی ساختش به اتمام می رسد بسازند. هومان هم یکی از این مردم است تا اینکه اتفاقاتی باعث می گردد به اجبار از نیهیپ خارج شده و با جهانی دیگری آشنا گردد.
نصراوی در مصاحبه هایی که قبلا داشته، گفته بود که دغدغه ام آرمانشهر و پادآرمانشهر است و نیهیپ هم دقیقا پادآرمانشهری است که در آن، سیاهی و رنج انسان ها به تصویر کشیده شده و نصراوی سعی می نماید به همراه هومان و هم مسیرشدن او با شخصیت هایی مانند آرمان، امید و سامان مسیر برون رفت از پادآرمانشهر را پیدا کند. هومان فراز و نشیب های خوبی دارد، خواننده را با توصیفات زیاد و طولانی معطل و سردرگم نمی نماید و هیجان یک رمان نوجوانانه مجذوب نماینده را با گره ها و فراز و نشیب هایش به خوبی ایجاد می نماید و از این حیث نمره خوبی می گیرد.
هومان در ستیز و گریزهایش از دست ماموران شداد، با ماجراهای مختلفی روبرو می گردد که هیجان خوبی به قصه می دهد و مجذوب نمایندهیت لازم را برای خواندن ادامه داستان ایجاد می نماید. پیغام های اخلاقی مختلفی که لابه لای خرده داستان های کتاب هم داده می گردد آنقدر ریز به خورد قصه رفته که توی ذوق خواننده نمی زند و وقتی کتاب را می خوانید حس نمی کنید با نصیحت و پندواندرزهای گل درشت و شعاری روبرو اید و هومان از این حیث هم رمان خوبی از آب در آمده است که می توان از آن دفاع کرد.
می توان گفت هیچ کدام از شخصیت های رمان هومان سفید مطلق نیستند؛ هر کدام کمابیش اشتباهاتی داشته یا دارند و حتی شداد که حاکم ستمگر نیهیپ است هم روزگاری جوان خوبی بوده؛ اما ابلیس او را فریفته و کارش را به اینجا کشانده است. خود هومان هم در طول داستان اشتباهات کمی ندارد؛ اما این نیروی خرد و مبارزه با وسوسه است که به او و دوستانش یاری می نماید تا مسیرشان را طی نمایند. نصراوی در نیهیپ کنایه های آشکاری هم به روزگار کنونی جهان و آن چه که بشر از سر می گذراند می زند.
درواقع به نظر می رسد ما با خواندن هومان داریم سرنوشت خودمان در جهانی مدرن و استیلای سرمایه را می خوانیم. انسان هایی که سراسر عمرشان ناچارند برای رسیدن به هیچ، کار نمایند تا در ازایش غذایی مقابل شان گذاشته گردد و انسان های مسخ شده دیگری هم که در داستان آنها را با نام نسناس می شناسیم مراقب اند تا کسی از زیر بیگاری در نرود.
نکته جالب این است که در قصه ای که نصراوی برایمان تعریف می نماید ما سقوط این پادآرمانشهر را نمی بینیم و گویا انسان های نیهیپ همگی به وضعی که در آن هستند عادت نموده و از زندگی در آن دوزخ جهانیی، چندان ناراضی هم نیستند. رمان نوجوان هومان را نشر مهرک در 170 صفحه منتشر نموده و اگر خودتان نوجوان هستید یا علاقه مند به داستان های تخیلی و اسطوره ای برای نوجوانان هستید پیشنهاد می کنیم به سراغ آن بروید.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران