چرا من تنهام؟ 17 کار آسانی که وقتی احساس تنهایی مفرط می کنید، می توانید انجام دهید تا حالتان بهتر گردد
به گزارش وبلاگ ویکی، بیرون که یار و دوستی ندارید و در محیط مجازی هم تعداد کامنت های اینستاگرامی و لایک ها شما پایین است. حس می کنید که هیچ کس شما را در ک نمی کند.

اما احساس تنهایی، اتفاقا یک چیز همه گیر شده.
تنهایی واقعا چطور تعریف می گردد؟ دکتر استفانی کاچیوپو، استادیار روانپزشکی و علوم اعصاب رفتاری در دانشگاه شیکاگو، که متخصص در مطالعه تنهایی و شناخت اجتماعی است، به زبان ساده، می گوید: تنهایی، تفاوت بین آنچه دارید و آنچه از روابط خود می خواهید، است.
احاطه شدن به وسیله افراد زیاد از نظر فیزیکی به معنی تنها نبودن نیست. نیک می دانید که ممکن است کسی در میان جمع هم احساس تنهایی کند. همه چیز بستگی به فکریت شما دارد.
کاچیوپو شرح می دهد که وقتی احساس تنهایی می کنید، معمولاً به این علت است که از آنچه دارید کاملاً راضی نیستید، چه در آن لحظه خاص یا در طول زندگی تان.
تا زمانی که نتوانید دقیقاً آنچه را که از آن ناراضی هستید تعیین کنید و سپس در جهت برطرف آن حرکت کنید، احساس انزوا، کنار گذاشته شدن و احتیاج به همراهی خواهید داشت.
نکته مثبت: کاچیوپو خاطرنشان می نماید: احساس تنهایی لزوماً چیز بدی نیست. این یادآوری است که چیزی در خصوص محیط اجتماعی شما وجود ندارد.
اما به هر حال احساس تنها بودن خوشایند نیست. خیلی ها که احساس تنهایی می نمایند نفسیر منفی از واقعیت دارند که می تواند باعث تنفر از خود و خودسرزنشی گردد.
در اینجا 17 کار لیست شده اند که با انجام آنها در هنگام احساس تنهایی، کمی اعتماد به نفس بیشتری پیدا می کنید و روحیه تان بهتر می گردد.
1. اعتراف کنید که تنها هستید
مانند بسیاری از چیز ها، اولین قدم برای حرکت رو به جلو این است که واقع بینی پیدا کنید. بیشتر مردم سعی می نمایند تنها بودن خود را انکار نمایند، یا تصور می نمایند که فقط باید مضطرب یا افسرده باشند. چرا؟
آمی روکاچ، دکترا، روانشناس بالینی، مدیر دوره در دانشگاه یورک و نویسنده کتاب تنهایی، عشق و همه چیز می گوید: زیرا ننگ زیادی پیرامون تنهایی وجود دارد. بله! اذعان کرد به تنها بودن یک نوع تابوی نانوشته است.
او می افزاید: بسیاری از مردم از اینکه بپذیرند احساس تنهایی می نمایند خجالت می کشند. اما امتناع از کنار آمدن با تنهایی به معنای به تعویق انداختن فرصت انجام کاری برای مقابله با آن است.
2. به خود یادآوری کنید که این فقط شما نیستید نیستید که تنهایید
روکاچ شرح می دهد: ما در تنهایی خود تنها نیستیم.
ولی این به این معنی نیست که لزوماً باید به تنهایی به علت اینکه دیگران نیز با آن دست و پنجه نرم می نمایند، متمایل شوید. این یک فرصت عالی است که به یاد بیاورید، درست مانند هر کس دیگری، شما هم این قدرت را دارید که خود را از این شرایط خارج کنید.
3. واقع بین باشید
اگرچه کار هایی وجود دارد که می توانید انجام دهید تا کمتر احساس تنهایی کنید، اما همه آن ها بی خیال نیستند. روکاچ می گوید: گاهی اوقات پیروز نمی شوید. مردم نمی خواهند با شما ارتباط برقرار نمایند.
پذیرش آن لحظات سخت خواهند بود، اما نکته کلیدی این است که به هر حال استقامت داشته باشید.
4. انزا نگزینید
به علت تمام احساسات شرم آور و خودانتقادی که با تنهایی همراه است، یک واکنش رایج این است که خودتان را فریب دهید و فکر کنید واقعاً به کسی احتیاج ندارید، همه امورات زندگی این طوری برای شما بهتر می چرخد و شما به تنهایی عالی هستید. شما نیز ممکن است برای مدتی این را باور کنید.
با این حال، این پاسخ برای سلامت روانی و جسمی شما مضر خواهد بود. مردم به دوستی و معاشرت احتیاج دارند و همه باید احساس نمایند که دوستشان دارند.
5. خاطرات مثبت را یادداشت کنید
این یکی از آن توصیه هایی است که مطمئناً قبلاً به شما داده شده، اما در عمل انجامش نداده اید. اکنون زمان عمل است.
با اختصاص 15 دقیقه در روز به خاطره نویسی و نوشتن لحظات خوبی که با دوستان و خانواده داشته اید می توانید بر احساسات منفی غلبه کنید.
15 دقیقه وقت ندارید؟ یک خط در روز به صورت خلاصه بنویسید!
6. لبخند بزنید
لبخند زدن به خود در آینه به نظر غیرعادی است و شادی عملی هم نباشد.
کاچیوپو توصیه می نماید که چشمان خود را ببندید و به آخرین باری که لبخند زده اید یا باعث خنده کسی شده اید فکر کنید و اجازه دهید بدن شما بقیه کار ها را انجام دهد. این حتما به شما یاری خواهد نمود.
این کاری است که تمام آن انتقال دهنده های عصبی حس خوب را در مغز شما افزایش می دهد و شما را فریب (از نوع خوبش) می دهد تا احساس شادی بیشتری نسبت به چند ثانیه قبل داشته باشید. هنگامی که کمی احساس بهتری پیدا کردید، با تکیه دادن به چیزی که احساس واقعاً خوبی به شما می دهد، آن احساس را حفظ کنید، مانند باز کردن کتاب مورد علاقه خود بیرون دویدن.
7. به همه چیز هایی که بابت آن ها شکرگزار هستید توجه کنید
وقتی تنها هستید، خود را در افکارتان دفن خواهید کرد - معمولاً افکار بد. برای اینکه خودتان را از این دردسر بزرگ خارج کنید، چند چیز را بنویسید که بابت آن ها سپاسگزار هستید (فکر کنید: شغلتان، سقفی بالای سرتان، و خانواده ای حامی). انجام این کار، افکار شما را از افکاری منفی منحرف می گردد.
8. داوطلب شوید
کاچیوپو می گوید: تنهایی به خودی خود خطرناک نیست، بلکه چیز مهم تر این است که ما در طی آن چه می کنیم و چگونه ابتکار عمل استفاده از آن برای ارتقای سلامت جسمی و روانی خود را به دست می گیریم.
یکی از کارهای مثبت هم برای خودتان و هم جامعه، داولطب شدن در کارهای خیرانه است. اختصاص یک روز با سالمندان یا درست کردن وعده های غذایی برای احتیاجمندان یا آنهایی که از مراقبت کافی برخوردار نیستند، به شما یاری خواهد نمود.
9. یک حیوان خانگی بگیرید، یا وقت خود را با شخص دیگری بگذرانید
تعامل با حیوانات خانگی دوست داشتنی افزاینده دوپامین است. کاچیوپو می گوید: راه رفتن با سگ یا بردن گربه برای معاینه نزد دامپزشک فرصتی برای آغاز مصاحبه با سایر صاحبان حیوانات خانگی و حتی پیدا کردن یک دوست نو است.
10. به یک باشگاه بپیوندید یا در کلاس شرکت کنید
وقت گذاشتن برای یک مهارت نو ممکن است در ابتدا شما را ناراحت کند، اما ممکن است کاملاً ارزشش را داشته باشد. برای مثال در یک کلاس سفالگری یا یک باشگاه برای دوستداران واقعی مستند جنایی ثبت نام کنید. اوه، باشگاه مورد نظر شما وجود ندارد؟ یکی را خودتان ایجاد کنید!
تعامل با افرادی که با آن ها علایق مشترک دارید، شانس بهتری برای ایجاد ارتباطات معنادار ایجاد می نماید که معمولاً همان چیزی است که افراد تنها در زندگی شان، ندارند.
11. برای خود برنامه ریزی کنید و به آن پایبند باشید
بله! احتمالاً تصور می کنید که زندگی تان نظم خوبی دارد. به موقع بیدار می شوید، کار می کنید، غذا می خورید، و ورزش می کنید، اما شاید زندگی تان به ساختاربندی بهتری احتیاج داشته باشد.
برای چیزهایی مانند مدیتیشن سحرگاهی، یک تماس تلفنی با خواهرتان و خریدهای کوچک هم برنامه ریزی کنید.
12. به پیاده روی بروید
تحرک بدنی به شما فرصتی می دهد تا فکر خود را پاک کنید و حتی فرصت هایی را برای برخورد با همسایه برای یک گپ کوتاه فراهم می آورد. مطالعات نشان می دهند که پیاده روی تأثیرات قابل توجهی بر خلق و خوی دارد. تنها چند دقیقه وقت گذراندن بیرون از خانه می تواند از بدتر شدن خلق و خوی شما جلوگیری کند و به مقابله با احساس ترسی که تنهایی به همراه دارد یاری کند.
13. گوشی را بردارید
با کسی که دوستش دارید و به شما اهمیت می دهد تماس بگیرید. فعالانه به صحبت های طرف مقابل گوش دهید و واقعاً با او تعامل کنید. هنگامی که آن ها چیزی در خصوص زندگی خود ذکر می نمایند، از آن ها در خصوص پس زمینه آن چیز شرح بخواهید و اجازه دهید آن ها صحبت نمایند.
روکاچ می گوید: مردم تشنه این نوع تعامل هستند. همه می خواهند شنیده شوند، پس به کسی در زندگی تان این هدیه را بدهید که واقعاً به او گوش کند و اجازه دهید داستان هایش شما را برای مدتی از فضای تنهایی تان خارج کند.
14. با یک متخصص بهداشت روان صحبت کنید
یک روانشناس نمی تواند شما را از تنهایی بیرون بیاورد - فقط شما می توانید این کار را انجام دهید - اما آن ها می توانند به شما یاری نمایند تا با شرایط کنار بیایید.
آن ها به شما یادآوری می نمایند که چقدر قدرت دارید تا از این مرحله به جلو حرکت کنید، با یاری به شما در تشخیص اینکه چه چیزی در زندگی شما ممکن است ناخوشایند باشد و به تنهایی شما یاری کند.
15. ریسک اجتماعی را بپذیرید
برخی ها که قبلا جدایی و طرد شدن را تجربه نموده اند، از احتمال دوباره این امر می ترسند. له، ممکن است دوباره طرد شوید، اما در نهایت یک نفر یا حتی یک گروه از دوستان نو پیدا خواهید کرد که شما را قبول نمایند.
از جایی آغاز کنید که احساس راحتی می کنید. به عنوان مثال به کلاس ورزش خود بروید: به فردی نزدیک شوید که بعد از هر بخش به شما نمره پنج می دهد یا متوجه می گردد که شما سر یک جلسه تمرینی نیامده اید. سعی کنید یک مکالمه را آغاز کنید.
16. تنهایی خود را به خلوت تبدیل کنید
اگرچه ممکن است تنهایی و خلوت به نظرتان کلمات مترادفی باشند، مفهوم خلوت فرق دارد زیرا یک انتخاب است. در خلوت خود کار هدفدار انجام بدهید.
احساس خود را با نقاشی، نوشتن یک داستان کوتاه، انجام یک پازل، یادگیری یک پایکوبی، یا اجرای آهنگی زیبا، پرمعنا کنید.
17. برای احساس نکردن تنهایی، خودتان را در کارهای روزمره غرق نکنید
بسیاری از مردم سعی می نمایند از تنهایی فرار نمایند.خود را با چیز های بی فایده ای مانند شغل دوم یا ساعات اضافی در محل کار مشغول می نمایند. این حرکت درستی نیست. ممکن است به شما یاری کند برای مدتی تنهایی را فراموش کنید، اما در نهایت احساس بدتری خواهید داشت.
نکته کلیدی این است که کمی سرعت خود را کم کنید و روی چیزی که واقعاً دوست دارید یا کاری که همواره می خواستید انجام دهید اما هرگز انجام نداده اید تمرکز کنید، زیرا غرق شدن در امور روزمره یاری چندانی نمی نماید.
منبع
منبع: یک پزشک