جام جهانی خطر 2022
به گزارش وبلاگ ویکی، جام جم نوشت: مردم و مقامات این کشور کوچک در حوزه خلیج فارس از همان زمان تاکید داشتند که می خواهند یک جام دنیای بی نظیر برگزار کنند. پروژه های ساختمانی و ورزشگاه های جدید مدنظر قطری ها، نشان می داد آنها در این تصمیم خود بسیار هم جدی هستند. صحبت از بهترین میزبانی تاریخ است. می گویند وقتی قطر می تواند دمای 42 یا 43 درجه ای ورزشگاه های دوحه را در زمان بازی های جام دنیای به زیر 20 درجه برساند، پس خیلی کارهای دیگر هم از دستش بر می آید. با آن ورزشگاه های فوق مدرن، صحبت بر این است که قطر با میزبانی از جام دنیای فوتبال، دنیا را متحیر خواهد کرد. با این حال همین الان و در فاصله 623 روز تا بازی افتتاحیه جام دنیای 2022، بسیاری از منتقدان می گویند قطر دنیا را به گونه ای دیگر متحیر کرده است. با استثمار کارگران، بیگاری کشیدن از آنها، بی توجهی به حق و حقوق شان و از همه تلخ تر، با فرستادن آنها به آغوش مرگ. در این 10 سال، میزان ساخت و ساز در این کشور رشد چشم گیری داشته و ورزشگاه هایی هم که تا به امروز ساخته شده، به روزترین امکانات را دارد. اما پشت این ظاهر زیبا، روایت تلخی وجود دارد که بهایش از دست رفتن جان انسان ها بوده است. طی این مدت، سازمان ها و نهادهای حقوق بشری بارها نسبت به شرایط کارگران مهاجری که در این پروژه ها مشغول بوده اند، شکایت و انتقاد کرده اند. اما تنها چیزی که در این مدت تغییر کرده، بالا رفتن میزان مرگ و میر همین کارگران بوده است. این داستان دراماتیک نزدیک ترین جام دنیای فوتبال به مرزهای ایران است. داستان اولین میزبانی یک کشور عرب زبان از عظیمترین رویداد فوتبالی دنیا. فریب زیبایی ورزشگاه های قطر را نباید خورد چون این سازه های عظیم الجثه و مدرن بوی خون می دهند؛ بوی مرگ کارگران و مهاجران پرشماری که انگار پشت مرزهای این کشور کوچک محبوس شده اند. تقارن بیست و دومین دوره جام دنیای فوتبال با سال 2022 میلادی و نام قطر، تا الان تقارن زیبایی نبوده و این یک حقیقت تلخ و کتمان ناپذیر است که خودش را پشت چهره دنیای فوتبال مخفی کرده است. در همین خصوص روزنامه گاردین در گزارشی به این موضوع پرداخت که در ادامه بخش هایی از آن را می خوانید.
به روایت شاهدان
در پشت این آمار تلخ، داستان خانواده هایی وجود دارد که با از دست دادن عزیزان خود، دچار فروپاشی شده یا روزهای سختی را پشت سر می گذارند. یکی از این کارگران، گال سینگ نپالی بود که حدود چند سال پیش و با پرداخت حدود 1000 پوند قرار شد به عنوان نظافت چی در پروژه ساخت ورزشگاه اجوکیشن سیتی مشغول کار شود. اما هنوز یک هفته از رسیدنش به قطر نگذشته بود که خبر خودکشی این جوان به خانواده اش رسید. یکی دیگر از این کارگرها مادهو بولاپالی بود که خانواده اش را در هند ترک کرد و به امید درآمد بیشتر راهی قطر شد. در حالی که این پدر 43 ساله در سلامت کامل بود، جنازه اش یک روز صبح جلوی در محل اسکانش پیدا شد.
دینش رجیمی، خبرنگار نپالی روایت های دست اولی در این زمینه دارد. او برای بررسی شرایط کارگران نپالی حدود سه سال را در قطر گذراند و داستان های تلخی را در این زمینه روایت می کند. او به گوشه ای از آنها اشاره کرده و می گوید: تنها چیزی که هزاران کارگر نپالی در قطر با آن روبه رو بودند، روزهای سخت و طاقت فرسا بود. آنها کمترین حقوق را دریافت می کردند، محل سکونت شان بسیار بد بود و همیشه صفی طولانی از آنها مقابل سفارت نپال در قطر به چشم می خورد که خواستار دخالت دولت مردان شان بودند و هیچ وقت هم حمایتی دریافت نمی کردند. حقیقت تلخ دیگری که رجیمی به آن اشاره می کند این که این کارگران حتی تا پایان پروژه ها نیز حق بازگشت به کشورهای خود را ندارند و به نوعی در این شرایط اسفبار گیر افتاده اند. رجیمی در ادامه کارهای تحقیقاتی خود، به کشورش بازگشت تا شرایط خانواده این کارگران فوت شده را از نزدیک ببیند. یکی از این افراد کیشور تامانگ بود که سال 2015 و برای پرداخت بدهی های خانواده اش راهی قطر شد، اما یک سال بعد و بعد از سقوط از روی دیوارهای ساخت یکی از ورزشگاه ها، کشته شد. نکته تلخ این که تلاش خانواده تامانگ برای دریافت غرامت هیچ نتیجه ای به همراه نداشته است.
مرگ بیش از 6500 انسان
گاردین در گزارش تازه خود این مساله را افشا کرد که در فاصله سال 2010 تا 2020 بیش از 6500 کارگر مهاجر از کشورهای هند، پاکستان، نپال، بنگلادش و سریلانکا که در قطر کار می کردند، جان خود را از دست داده اند. این آمار که از طریق منابع مختلف از جمله گزارش های دولت قطر به دست آمده، می گوید که از زمان شروع این پروژه ها هر هفته حدود 12 نفر از مهاجران این پنج کشور در قطر جان شان را از دست داده اند.
با این حال، این گزارش می گوید که آمار کلی به مراتب بیشتر از این رقم افشا شده است زیرا از یک طرف آمار کارگران مربوط به کشورهایی همچون فیلیپین و کنیا در این گزارش لحاظ نشده است. از طرف دیگر، مرگ و میر کارگران مهاجر در ماه های پایانی سال 2020 در این گزارش نیامده است. نیک مک گیهان، مدیر گروه پروژه های منصفانه (یک سازمان فعال در زمینه حقوق بشر در منطقه خلیج فارس) می گوید گرچه شغل و محل کار این کارگران فوت شده مشخص نیست، اما بسیاری از آنها در پروژه های مربوط به جام جهانی مشغول فعالیت بوده اند.
دستکاری واژه ها
یکی دیگر از نکاتی که این گزارش به آن اشاره می کند، این است که بنا بر آمار کمیته سازمان دهنده مسابقات جام جهانی، فقط مرگ 37 نفر مرتبط با ساخت ورزشگاه های جام جهانی قطر بوده است. نکته عجیب اینجاست که گزارش های دولتی در قطر علت مرگ بسیاری از کارگران مهاجر در این سال ها را عوامل طبیعی اعلام کرده که بیشتر آنها هم سکته و نارسایی قلبی عنوان شده است.
بنا بر گزارش گاردین، 69 درصد مرگ کارگران هندی، نپالی و بنگلادشی با همین عنوان ذکر شده است. این آمار برای کارگران هندی حدود 80 درصد بوده است. گزارش های متعددی که قبلاً هم منتشر شده بود، به این مساله اشاره داشت که در بسیاری از موراد کالبدشکافی صورت نگرفته و دلیل علمی مشخصی برای این مرگ و میرها اعلام نشده است. در این میان، گروهی از وکلای دولت قطر در سال 2014 پیشنهاد کردند که کمیسیونی مطالعاتی تشکیل شده و ضمن بررسی کارگرانی که به دلیل سکته فوت کرده اند، با اصلاح قانون اجازه دهند برای تمام چنین مرگ و میرهایی کالبدشکافی صورت بگیرد. البته دولت قطر از آن زمان تا به امروز هیچ اقدامی در این زمینه نکرده است.
آمارهای دروغ
مخفی کاری قطری ها فقط به آمار کشته شدگان در پروژه های عمرانی جام جهانی 2022 خلاصه نمی شود. چندی پیش شرکت عمرانی کورنر استون در سندی 10 برگی ادعا کرد مقامات قطر اطلاعات درستی را در مورد شمار قربانیان بیماری کرونا ارائه نداده و گزارش های آن کشور برای سازمان بهداشت جهانی گمراه کننده بوده است. در گزارش شرکت لندنی آمده بود، شماری از کارگرانی که در قطر مشغول کار بودند در اثر ابتلاء به ویروس کرونا جان خود را از دست داده اند، اما به منظور جلوگیری از افزایش نگرانی در مورد پروژه های ساختمانی مربوط به جام جهانی، این جان باختگان به عنوان قربانیان بیماری کرونا شمرده نشده اند!
یک انتخاب پررشوه
فیفا در سال 2010 در شرایطی به میزبانی قطر رأی داد که آمریکا، کره جنوبی، ژاپن و استرالیا هم برای میزبانی جام جهانی فوتبال اعلام آمادگی کرده بودند. بعد از سه مرحله رأی گیری ابتدا استرالیا، بعد ژاپن و بعد هم کره جنوبی از جمع نامزدها خارج شدند تا آمریکا جدی ترین رقیب قطر برای میزبانی لقب بگیرد. در نهایت هم قطر با توجه به لابی های خود، ثروت عظیم گازی و رسانه هایش به عنوان میزبان جام جهانی بعدی معرفی شد. انتخابی که باعث شد بسیاری از نمایندگان فیفا خیلی زود به دریافت رشوه های کلان از سوی قطر متهم شوند. این تازه شروع ماجرا بود. یکی از نام هایی که در 10 سال اخیر و بعد از معرفی قطر به عنوان میزبان جام جهانی زیاد به گوش خورد، نام میشل پلاتینی، رئیس فرانسوی و سابق اتحادیه فوتبال اروپا بود. پلاتینی قبل از رأی گیری بر سر میزبانی قطر، به دعوت نیکلا سارکوزی، رئیس جمهور وقت فرانسه با امیر قطر در کاخ الیزه دیدار کرده بود که سایه این دیدار و زمزمه رشوه های کلان امیر قطر، تا همیشه بر سر اسطوره فوتبال فرانسه سنگین خواهد ماند. تاوان دادن دست برادری با قطری ها، برای پلاتینی این بود که او ساعت ها و روزهای بسیاری از عمر دوران مدیریتش را تحت بازپرسی اداره مبارزه با فساد فرانسه و کمیته اخلاق فیفا سپری کرد و دست آخر هم به اتهام فساد مالی و دریافت رشوه از ریاست یوفا کنار گذاشته شد و حکم محرومیت 8 ساله از هر گونه فعالیت فوتبالی را پیش روی خود دید.
معضل نبود شفافیت
بخش نهایی گزارش گاردین به این مساله اشاره می کند که به نتیجه نرسیدن تمام گزارش ها به دلیل عدم وجود شفافیت بوده است. سفارتخانه کشورهایی که کارگران شان به قطر آمده اند، بنا به دلایل سیاسی به هیچ وجه تمایلی به انتشار این آمار و ارقام ندارند. از طرف دیگر، در حالی که طی این سال ها مرگ این کارگران فرایند صعودی داشته است، هیچ ساختار استانداردی برای ثبت علت مرگ و میرها به وجود نیامده است. نوع واکنش دولت قطر به این فاجعه هم نشان می دهد اراده ای برای تغییر این شرایط وجود نداشته است. دولت قطر چند سال پیش اعلام کرد که تعداد مرگ و میرها در مقایسه با تعداد کل کارگران حاضر در این کشور، رقم ناچیزی است. با این حال، آنها با بیان این که مرگ هر کارگر خارجی برای آنها یک تراژدی است، ادعا کردند تمامی این افراد همچون شهفرایندان قطری به بالاترین مراقبت های بهداشتی دسترسی دارند و این آمار نیز هر روز کمتر می شود. گزارش گاردین و دیگر سازمان های حقوق بشری که طی این سال ها منتشر شده، دقیقاً عکس این گفته ها را نشان داده است.
منبع: خبرگزاری مهر