20 نکته مهم که برای نقد یک تابلوی نقاشی باید بدانیم
به گزارش وبلاگ ویکی، تا به حال به این فکر کرده اید که منتقدان و هنرمندان از چه معیارهایی برای ارزیابی هنرهای زیبا و به خصوص نقد نقاشی استفاده می کنند؟ برخی از منتقدان ممکن است با قاطعیت بیان کنند که هنر واقعا با معیارهای عینی قابل سنجش نیست و بر اساس این باور زیبایی در نگاه بیننده است. در حالی که این تصور که هنر، تابع تفاسیر منحصربه فرد هر ناظر است را می توان تا حد زیادی پذیرفت، این هم درست است که آثار هنری از گذشته های دور تحت معیارهای تعیین و انتزاعی خاصی قرار گرفته اند، مفاهیمی که بارها در تاریخ گم شده اند و دوباره مورد توجه قرار گرفتند.
در گذشته ، هنرمندان بزرگ، بخش زیادی از تمرکز و زمان خود را با دقت و مهارت به نمایش جهانی پیرامونشان اختصاص دادند. اجازه دهید نگاهی بیندازیم به برخی مفاهیم بالقوه هنری و انتزاعی که می توان از آن ها برای ارزیابی آثار هنری امروزی استفاده کرد. این لیست به هیچ وجه کامل یا جامع نیست و اگر مواردی وجود دارد که با آن ها مخالف هستید، به طورکلی دلیل خود را در بخش نظرات بیان کنید. سوال کلی که در این مقاله ما در پی پاسخش هستیم این است که وقتی به یک تابلوی نقاشی نگاه می کنیم، برای قضاوت و نقد درباره آن باید به چه نکاتی توجه کنیم؟
مفاهیم هنری اصلی
1. استفاده از فضا
یک نقاشی بی نقص باید دارای عناصری باشد که در نواحی مختلف آن نمایش داده شود، اما این عناصر باید همه در ماهیت کلی تصویر نقش داشته باشند. با این حال، هیچ عنصر منفردی نباید آنقدر بر نقاشی غالب باشد که بر عناصر دیگر سایه افکند. علاوه بر این، یک قانون کلی در هنر وجود دارد که هیچ عنصری از نقاشی نباید دقیقا در مرکز آن قرار گیرد، زیرا به عنوان یک عامل گمراه کننده عمل می کند که عناصر دیگر را تحت تاثیر قرار می دهد.
البته این مفهوم درباره تقسیم صفحه نقاشی به قسمت های مختلف و قرار دادن عناصر انتقادی در هر یک از آن ها که همگی به عنصر مرکزی گره خورده اند، در گذشته های دور نیز نقض شده است. گاهی ممکن است آثار هنری از مردان و زنان به صورت پرتره یا با چشم انداز ها یا حتی کاسه های میوه تشکیل شده باشد، اما چون هدف متفاوتی دارند، قابل قبول تلقی می شوند. با این حال، نقاشی هایی هم وجود داشتند که در آن تقسیم بندی صفحه به قسمت های مختلف مورد احترام قرار گرفت و با همین رویکرد به انجام رسید.
روش ارائه عناصر در بخش های مختلف نقاشی به این معنی است که کاراکترها یا عناصر باید در بالا-چپ، بالا-وسط، بالا-راست، پایین-چپ، پایین-وسط و پایین-راست نمایش داده شوند. ترکیب عناصر در نقاشی یک کل منسجم را بوجود می آورد که با یک عنصر مرکزی به هم گره خورده است.
تابلو نقاشی رنگ روغن طرح چشم انداز دریا وینسنت ونگوگ کد 0149
1,900,000 تومان
مشاهده و خرید
2. استفاده از رنگ
نقاش باید از ترکیب های مختلف رنگی استفاده کند و تنها یک رنگ نباید در آن غالب باشد. رنگ آسمان معمولا آبی است و برگ های درختان معمولا در فصل بهار سبزند، اما ممکن است در پاییز قرمز، نارنجی یا زرد باشند. پوست درختان معمولا قهوه ای یا خاکستری رنگ است. زمین می تواند رنگ های مختلفی داشته باشد، مانند قهوه ای یا سیاه. سنگ ها معمولا سفیدند، اما می توانند ترکیب های مختلفی از رنگ ها را در خود داشته باشند.
با اضافه شدن عناصری مانند حیوانات وحشی یا اهلی یا انسان به چشم انداز ها، رنگ های دیگری نیز به نقاشی وارد می شوند. رنگ خز و پوشش اسب، سگ، گربه و هر حیوان دیگری، رنگ مو، رنگ چشم و لباس از انواع و بافت های مختلف برای انسان، تمام این عناصر زمانی که کنار هم قرار می گیرند بوم رنگی وسیعی را ارائه می دهند که یک نقاشی را می سازد؛ اثری که منعکس کننده جهانی واقعی است و دیدن آن را برای بینندگان به تجربه ای بسیار جالب تبدیل می کند.
یکی از دلایل مهمی که جهانی واقعی به وسیله هنرمندان برجسته ای از گذشته های دور تسخیر شده است، این است که جهانی واقعی بسیار زیبا و رنگارنگ است. با توجه به تنوع تمام عناصر موجود در جهان، با جهانی واقعی و مردم آن جهان با احترام بیشتری رفتار می شود.
3. نسبت، بُعد و مقیاس
طبق مفاهیم اصلی هنری در یک نقاشی برگ های روی شاخه های درخت، نباید به میزان بشقاب باشند. برگ ها باید منعکس کننده میزان واقعی باشند. به طور مشابه، هر شخصیتی در یک اثر نباید خیلی بزرگ باشد و نه خیلی کوچک. یک انسان نباید بلندتر از یک درخت یا کوچکتر از سگ باشد. هنرمند باید دقت زیادی داشته باشد تا نسبت های ابعادی مناسب را برای تمام عناصر نقاشی فراهم کند.
4. تطابق با واقعیت
عناصر یک نقاشی باید شباهت زیادی به آنچه در واقعیت می شناسیم داشته باشند. یک انسان نباید دو سر یا سه بازو داشته باشد، بلکه باید دقیقا مانند شخصیت های واقعی زندگی ظاهر شود. گذاشتن دهان روی پیشانی یک شخصیت، واقعیت را منعکس نمی کند.
5. تاثیر محیطی
یک نقاشی ممکن است آب و هوای گرم تابستان یا سرد زمستان را نشان دهد. شخصیت هایی که در یک اثر با یکدیگر تعامل دارند باید آن ویژگی آب و هوایی را منعکس کنند. نور نارنجی روشن به طور کلی آب و هوای گرم را منتقل می کند، در حالی که رنگ های آبی معمولا آب و هوای خنک تری را نشان می دهند. این رنگ ها فضای مناسبی را برای صحنه فراهم می کنند.
بنابراین، اگر صحنه ای بسیار گرم است، شخصیت های نقاشی باید طوری به تصویر کشیده شوند که این حس را منتقل کنند، و اگر قرار باشد فضایی سرد نشان داده شود، لباس های گرم، وجود آتش و بسکمک نکات کوچک دیگر که به فضاسازی اثر کمک می کند به کار برده شود. گاهی اوقات اتمسفر حاوی فضایی مرموز با مه یا غبار در هوا است. تمام شخصیت ها باید با محیط خود در تعامل باشند و به طور آشکار تحت تاثیر آن قرار گیرند و نسبت به آن واکنش نشان دهند.
6. لایه بندی
هنگامی که عناصر یک نقاشی در تصویر کنار هم قرار می گیرند، نباید نسبت به هم بی ربط باشند. عناصر باید در عوض با یکدیگر تعامل داشته باشند و روی هم قرار بگیرند. هنگامی که عناصر بر روی یکدیگر قرار می گیرند، حس عمیقی در طراحی ایجاد می کند. لایه بندی عناصر یک نقاشی بر روی عناصر دیگر، سطح واضحی از پیچیدگی را فراهم می کند که اگر آن عناصر به صورت جدا از هم قرار گیرند، بی معنی به نظر می رسند.
7. بافت اجسام و عناصر
جهانی واقعی از بافت های مختلف تشکیل شده است. برخی از اجسام بسیار بازتابنده اند، در حالی که برخی دیگر چنین ویژگی در آن ها اصلا وجود ندارد یا بسیار کم است. یک تکه کاغذ بافت زبرتری نسبت به شیشه دارد. یک تخته سنگ دارای بافتی بسیار خشنی است و تطبیق آن با واقعیت بسیار سخت است مگر اینکه امکان ثبت سطح بسیار بالایی از جزئیات وجود داشته باشد.
تابلو نقاشی رنگ روغن طرح گله گرگ ها کد 104
14,500,000 تومان
مشاهده و خرید
8. سایه و روشن
جهانی واقعی از منابع نوری تشکیل شده است که بر چشم انداز و سایر اشیا موجود می تابد و در قسمت هایی باعث یوجود آمدن سایه می شود. آتش یک نور نارنجی/زرد را بر روی اجسام در مجاورتش می تابد، اما یک نقطه پنهان نیز دارد. چهره هایی که به آتش نگاه می کنند، به دلیل تابش نور، رنگ نارنجی دارند و سایه هایی در درجات و میزان های مختلف در جهات مناسب را بوجود می آورند.
یک مشعل نور متمرکزتری دارد و حالات مختلفی را به صحنه اضافه می کند. تمام واقعیت از نور و سایه تشکیل شده است، زیرا بدون نور هیچ سایه ای وجود ندارد. اجسام حتی در صحنه اصلا قابل مشاهده نیستند مگر اینکه نور وجود داشته باشد.
9. انعکاس
تمام اشیا تنها به دلیل انعکاس نور از یک منبع نوری دیده می شوند و در نتیجه ویژگی های ذاتی، یعنی رنگ و بافتشان آشکار می شود. آب رنگ آبی پراکنده شده به وسیله جو هوا در آسمان را منعکس می کند. یک آینه انعکاس کاملی از هر جسمی که در مقابل آن قرار می گیرد را نشان می دهد. بازتاب یا انعکاس موضوع بسیار مهمی در یک نقاشی است.
10. بازتاب منظم
بسکمک از مردم ممکن است مفهوم انتزاعی بازتاب منظم را کاملا درک نکنند. بازتاب منظم چیست؟ درجه انعکاس در یک ماده یا سطح که حسی از پرسپکتیو ایجاد می کند که شی را واقعی تر نشان می دهد، بازتاب منظم نامیده می شود. این خصیصه نور را روی یک جسم پخش می کند به طوری که کمتر شبیه یک آینه به نظر برسد.
وقتی اسبی از آب بیرون می آید، درخشش پوست اسب نور را منعکس می کند. بنابراین، بازتاب منظم نوعی انعکاس است اما این انعکاس نقطه ای نیست و وسیع تر عمل می کند. یک برگ مانند آینه برگ های اطراف را بازتاب نمی دهد، بلکه فقط به خاطر باران یا شبنم صبحگاهی در نور می درخشد.
تابلو نقاشی رنگ روغن طرح ناپلئون کد 102
9,500,000 تومان
مشاهده و خرید
11. گنجاندن عناصر ویژه
برخی از هنرمندان عناصر نمادین مهمی را در نقاشی خود قرار می دهند که هدفشان دستکاری تخیل بیننده است، زیرا بیننده تعجب می کند که معنای واقعی در نظر گرفته شده برای گنجاندن آن عنصر چیست.
چنین عناصری ممکن است عمدا شیئی از زمان اشتباه در تاریخ باشند. اگر کودکی خرس عروسکی را در صحنه ای از یک اثر هنری مربوط به اواخر دهه 1780 در آغوش گرفته باشد، این سوال مطرح می شود که چگونه ممکن است؟ خرس عروسکی ظاهرا در سال های اولیه قرن بیستم ساخته شد و به نام رئیس جمهور تئودور تدی روزولت نامگذاری شد. هنرمندان دیگر از همین روش با قرار دادن ساعت های مچی دور مچ شخصیت هایی از گذشته های دور، زمانی که آن سبک ساعت هنوز اختراع نشده بود، استفاده کردند.
12. ژست و حرکت
حرکت فیزیکی و ژست های شخصیت ها در یک تصویر، اطلاعات زیادی برای تفسیر به بیننده می دهد. این حرکات باید با موضوع کلی اثر هنری در انتقال پیام مورد نظر هنرمند سازگار باشد. ژست شخصیت ها باید طبیعی به نظر برسد و موضوع کلی نقاشی و پیام مورد نظر را منعکس کند.
13. حالات چهره / نگرش
بیشتر افرادی که نقاشی را دوست دارند معتقدند که هدف و قصد یک نقاشی برانگیختن واکنش احساسی در بینندگان است. آثاری که فاقد شخصیت هایی با حالات احساسی متفاوتند که قصد دارند واکنشی را در دیگران برانگیزند، به عنوان یک نقاشی باکیفیت ارزیابی نمی شوند. به تصویر تابلوی مشهور مونالیزا نگاه کنید، او آرام نشسته و با یک پوزخند، مانند گربه ای است که قناری خورده. مونالیزا در این نقاشی چه می کند و حالات چهره اش چه می خواهد به بیننده بگوید؟
با این حال، اگر نقاشی احساساتی را به تصویر می کشد که با صحنه موجود در نقاشی سازگار است، بیننده را به سمت خود می کشاند و باعث می شود بیننده برای کل اثر احساس شگفتی کند. علاوه بر این، حالات چهره باید برای شخصیت ها متفاوت باشد تا تاثیر اثر را به طور کامل منتقل کند. اگر همگی سیمایی بی حالت داشته باشند، اثر هیچ احساسی را در بینندگان برنمی انگیزد.
14. عمق طراحی
اگر نقاشی هایی را که به وسیله اساتید این هنر از گذشته های دور به تصویر کشیده شده اند مشاهده کنید، به وضوح آشکار می شود که در طراحی آثار آن ها احساس عمیقی وجود دارد. افرادی که در یک اثر به تصویر کشیده می شوند، روی یک خط صاف به صورت دو بعدی روی زمین نمی ایستند، بلکه در مقابل و پشت یکدیگر قرار می گیرند. توجه به این نکته ضروری است که اجسام نزدیک تر، بزرگتر از اجسام در فاصله دورتر به نظر می رسند. نمایش سه بعدی محیط در نقاشی ها، بیننده را بیشتر به سمت درک اثر می کشاند تا یک نقاشی دو بعدی بچگانه.
مفاهیم انتزاعی
15. تخیل و رعایت اصالت
یک نقاشی باید تخیل را در انتقال مفهوم تصویر دخیل کند. وقتی یک اثر حاوی عناصر مشتق شده از نقاشی شخص دیگری باشد، به سمت تضعیف خود میل می کند. با این حال، زمانی که یک اثر از نقاشی دیگری استفاده می کند، اما تفسیر منحصربه فردی از آن که پیش از این منتقل شده بود ارائه می کند، آن وقت نقاشی به یک اثر کاملا تازه تبدیل می شود.
تابلو نقاشی طرح شب پرستاره ونگوگ کد 1058
900,000 تومان
مشاهده و خرید
16. توجه به جزییات
یک هنرمند باید توجه گسترده ای به جزییات نقاشی خود داشته باشد و هرگز نباید به این نگرش که کار تکمیل شده به میزان کافی خوب است بسنده کند. قرار دادن عناصر در یک صحنه مستلزم توجه به جزییات است، زیرا تصویری که نقاشی شده است باید انعکاس نور، بافت، سایه های روی صحنه و معنای کلی تمام اثر را منعکس کند.
17. مقصود و پیام
بسکمک معتقدند که نقاشی، قصه گویی به کمک شخصیت ها و محیط هایی با حرکات و حالات چهره است که یک معنای واحد را منتقل می کند. حالات چهره بیانگر معنا و نگرش شخصیت های یک صحنه است. هنرمند قصد دارد چه پیامی را منتقل کند؟ آیا معنا آشکار است یا معنای ثانویه ای وجود دارد که هنرمند قصد دارد به وسیله آن بیننده را به چالش بکشد؟
18. تاریخ و ادبیات
در گذشته ، نقاشی در مورد لحظات مهم و محوری تاریخ، ادبیات یا فرهنگ بود. مفاهیم موجود در ادبیات همچنین می تواند در یک اثر زنده شود و در طول نمایش برای عموم مردم مورد بحث قرار گیرد. واقع گرایی اثر بینندگان را به یک لحظه یا تاریخ خاص می کشاند تا زمینه ای برای خود رویداد تاریخی یا ادبیات فراهم کند.
19. به فکر واداشتن بیننده
بیشتر مردم فقط برای چند ثانیه به یک نقاشی نگاه می کنند، در حالی که آثاری با طراحی خوب و منحصربه فرد، بیننده را تشویق می کند که بازشود و چندین بار به آن نگاه کند. اگر یک نقاشی باعث شود بیننده نتواند از آن روی برگرداند، آن اثر بسیار مورد توجه قرار می گیرد. برخی از نقاشی ها نه تنها از بیننده می خواهند که صرفا به اثر نگاه کند، بلکه او را ملزم می کند عمیقا فکر کند، مفاهیم را کنار هم بگذارد و معنای اصلی مورد نظر هنرمند را تفسیر کند.
20. اصالت
هنرمندان باید نسبت به خود و تجربیات و ادراکات خود از جهانی اطرافشان صادق باشند. اگر هنرمندی اصالت نداشته باشد و تمام آنچه را که هست در آثار هنری خود قرار ندهد، در این صورت در نهایت نه تنها به ادراکات خود از جهان بلکه به یکپارچگی حرفه ای خود به عنوان هنرمند نیز خیانت کرده است. علاوه بر این اصالت به معنای داشتن حس شوخ طبعی و بیان آن در نقاشی است.
تابلو نقاشی رنگ روغن طرح پیرایش پسر شیطان مدل NA22
5 %
18,400,000
17,480,000 تومان
مشاهده و خرید
واقعا چه چیزی ارزش حقیقی یک نقاشی را معین می کند؟ شاید تمام این نکات ذکر شده در بالا یا شاید هیچ کدام. هنرمند زمان زیادی را صرف خلق یک اثر می کند تا داستانی را روایت کند و تا حد ممکن از افکار خود برای گفتن داستان یا برانگیختن احساسات در بینندگان استفاده می کند. شما در این باره چه نظری دارید؟
منبع: linked in
منبع: دیجیکالا مگ